سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و از او پرسیدند امیر مؤمنان خود را چگونه مى‏بینى ؟ فرمود : ] چگونه بود آن که در بقایش ناپایدار است و در تندرستى‏اش بیمار ، و از آنجا که در امان است مرگ به سوى وى روان است . [نهج البلاغه]
مونا کتابدار ایران
 
خرمشهر

 

دیده ام، تن های بی سر را به خاک

سینه ها دیدم فراوان، چاک چاک

آسمان، در چشم یاران تنگ شد

مسجد و محراب از خون، رنگ شد

سنگ و خاک جاده با خون شسته ایم

زیر آوار، آشنایان جسته ایم

این همه بیداد، آخر بگذرد

زخم تیر و تیغ و خنجر بگذرد

شهر من! ای شهر پر آوای درد

ای نشان پایداری در نبرد!

زیر هر گامی شقایق کاشتیم

تا که این پرچم فرا افراشتیم

قلب تاریخ زمینی شهر من!

غرقه در خون این چنینی شهر من!


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط موناکتابدار ایرانی 90/3/3:: 5:42 عصر     |     () نظر